تشکیلات ما آهنین نیست

با نشان او

سرتاسر تاریخ پرفروغ پر فراز و نشیب ایران مملو از حوادث و رویدادهایی است که هر کدام به تنهایی می‌تواند به سرمشق و الگویی برای بخش‌های مهمی از بدنه‌ی اجرایی و یا تشکیلاتی کشور در مراتب مدیریت میانی و کلانی کشور تبدیل شود. سی و هشتین سالروز حادثه‌ی تلخ انفجار ناباورانه‌ی دفتر حزب جمهوری اسلامی که منجر به شهادت سیدمحمدحسین حسینی بهشتی و هفتاد و دو یار باوفای انقلاب در حالی فرا رسیده است که این روزها دیگر با جملات و عباراتی مانند «یاد و خاطرش گرامی و راهش پر رهرو باد» کاری از پیش نمی‌رود. بدون مقدمه باید دنبال راه و روش امثال شهید بهشتی در اداره‌ی امور، تشکیلات‌سازی، جذب و پرورش نخبه در بخش‌های مختلف مدیریتی و اجرایی کشور باشیم چرا که حقیقتا «ایران پر از بهشتی نیست»

 

توجه به 6 نکته‌ی اساسی و مهم برگرفته از نظریات مربوط به اخلاق تشکیلاتی شهید مظلوم دکتر بهشتی می‌تواند برای بسیاری از فعالین فرهنگی راهگشا باشد.

 

1- کار تشکیلاتی آسان نیست

ما خیال می کنیم که داشتن یک تشکیلات اسلامی کار آسانی است و کاری ندارد که ده تا آدم دور هم جمع شوند

و یک اسم و اساسنامه، یک نمودار تشکیلاتی و تمام شد! اکیداً این جور نیست.

اگر به تجربه‌های شخصی تان بنگرید، می بینید که مشکل بزرگ، داشتن یک تشکیلات در درون یک یک ماست؛

زیرا ما به این آسانی ها آدم نمی‌شویم و به این آسانی ها انسان نمی شویم.

بر سر راه انسان شدن مان صدها عقبه وجود دارد که «فَلا اقْتَحَمَ لاعَقَبهَ».

صدها تنگه وجود دارد و تا وقتی که بخواهیم از این تنگه ها عبور کنیم، اولا باید تنگه ها را بشناسیم،

ثانیاً باید توانایی اش را داشته باشیم.

تازه از یک تنگه عبور می کنیم، خیال می کنیم تمام شد، می بینیم عجب! تنگه های سخت تر بر سر راهمان است و

این تا لحظه مرگ انسان هست. و حال که تا لحظه مرگ انسان هست، پس همه تشکیلات آفت دارد و دشواری دارد و عقبه دارد.

2-  تشکیلات وسیله‌ای برای خودسازی

تشکل یعنی مجموعه ای از افراد که براساس آرمان مشترک و ایمان مشترک و باور مشترک و نقطه نظرهای مشترک

گرد هم می آیند تا جماعت بشوند که «یدالله مع الجماعه» به خصوص تا بتوانند زمینه را برای رشد اخلاق کار دسته جمعی و برای

رشد استعدادها و شناخت و تربیت کادرها و تهیه برنامه ها و قبول مسئولیت اجرای برنامه ها هموارتر کنند.

این تعریف تشکیلات از نظر ماست.

بنابراین تشکیلات وسیله ای است برای بهتر انجام دادن مسئولیت ها و خودسازی.

آدم های منفرد غالباً با خصلت تک روی بار می‌آیند و از مجموعه تک روها به زحمت می‌شود یک مجموعه فعال ساخت.

رشد اخلاق دسته جمعی خود یکی از ارزش های تشکیلات است.

 

3-  تشکیلات ما آهنین نیست

ما از اول گفته بودیم که امتیاز بزرگ اسلام این است که می خواهد با حفظ آزادی های انسان، انسان را بسازد.

تشکیلات ما اتفاقاً آهنین نیست. حاال هم می‌گوییم، آهنین هم نخواهد بود.

تشکیلاتی است که انسان ها در درونش، احساس حرکت خودساز آزاد می‌کنند.

تشکیلاتی است که می کوشد تا انسان ها را هم سو کند نه این که انسان را قالبی بسازد.

کِی ما اصلا در اسلام می خواستیم انسان قالبی بسازیم تا در پی آن باشیم که تشکیلاتمان هم قالب‌های آهنین باشد؟

 

4- قرآن همه اش دستورات تشکیلاتی است

شما می دانید که یک گروه پنجاه نفری متشکل می‌تواند یک جمعیت پانصد نفری بی تشکل را تار و مار کند و از پا در بیاورد.

نگویند که احزاب و تحزب ها با منطق قرآن سازگار نیست. کدام منطق قرآن؟ قرآن همه اش دستورات تشکیلاتی است.

نماز جماعتی که ما مسلمانان می‌خوانیم، تمرین یک تشکل است .

مگر در مسجدهای مختلف، امام جماعت‌ها متعدد نیستند؟

هر کدام با یک عده نماز می‌خوانند.

آیا این نماز جماعت‌ها در مساجد گوناگون در ایام هفته کمک به تشکل است یا ضد تشکل؟

ما حرکت‌های میلیونی را از همین مساجد و جماعت‌ها و علاقه‌ها و اعتماد‌هایی که در مساجد به وجود آمده بود،

توانستیم راه بیندازیم و برای این مقدار از تشکل،

مساجد و روحانیت متعهد آگاه و رهبری فقیه مسئول کافی است.

می دانید چرا دشمنان نمی‌خواهند شما متشکل باشید؟ چون می‌خواهند به سر شما همان را بیاورند که آن دو تا دزد

به سر آن هفت نفر یزدی آوردند. هفت نفر یزدی مسافر بودند و با هم توی راه می‌آمدند .

قافله ای کوچک بود. دو دزد به این قافله برخورد کرد و همه آنها را تارو مار کردند و هر چه داشتند بردند .

وقتی به یزد رسیدند، خانواده و آشنایانشان آن‌ها را ملامت کردند که شما هفت نفر چه طور از پس دو تا آدم برنیامدید؟

گفتند: برای این که آن‌ها دوتا بودند «همراه» و ما هفت نفر بودیم «تنها».

گفتم برخی از این «دوتا»های همراه می‌خواهند شما سی و شش میلیون باشید «تنها» و آن وقت بر گرده شما سوار بشوند.

 

5- گناه و عقاب مضاعف در تشکیلات

هر یک از ما وظیفه داریم که آن ضعف‌های شخصی خود را سخت مراقبت کنیم.

یک نفر تا بیرون یک تشکیلات است، ضعف شخصی‌اش، ضعف شخصی است.

وقتی وارد تشکیلات می شود، ضعف شخصی‌اش همراه با یک نوع امکان سرایت و سوار بر یک مرکب تیزپا و تندرو است.

در تشکیلات گسترش ضعف ها ممکن است خطرناک تر و شدیدتر باشد و به همین دلیل مراقبت از ضعف‌های شخصی افراد الزم است.

سوءظن ها، بدگمانی ها، بد تفسیر کردن ها، این ها همه از چنین ضعف هایی هستند و باید خیلی مراقبت کنیم.

برای این که این ضعف ها تا ضعف شخصی است، یک گناه است؛

ولی وقتی در یک جمع بود، گناه مضاعف است و عقابش هم مضاعف است.

هم عقاب این دنیایش مضاعف است و هم عقاب آن دنیایش؛

چراکه نتیجه زحمات فراوان انسان های تلاشگر در راه خدا با چنین ضعف‌هایی به

هدر می‌رود و حبط و ضایع می‌شود و تلاش‌های انسان در آن دنیا هم به هدر می‌رود.

 

6- مراقبت از ورود میکروب‌ها از بیرون به تشکیلات

مکرر دیده‌ام که خصلت‌های بیرونی بعضی از ما در جهت مخالف این ویژگی‌ها به کار می‌افتد و آهنگ تخریبی پیدا می‌کند.

آفت این ویژگی‌ها خودخواهی‌های شخصی، خودمحوری ها، سوء ظن ها،

بدگمانی‌های بی جا نسبت به یکدیگر و نسبت به هر حرکت و

نسبت به هر کار است و گاهی می‌شود برادرها یا خواهرها فکر می‌کنند

منشأ و مایه این سوء ظن‌ها بدگمانی در درون کار تشکیلاتی است؛

ولی گاهی این طور نیست. افراد با آن خصلت‌های منفی‌ای که دارند،

وقتی وارد یک تشکیلات می‌شوند، در حقیقت با خودشان این میکروب‌ها

را وارد تشکیلات می‌کنند.

به همین جهت است که یکی از واجبات تشکیلات این است که دائماً مراقب باشد تا میکروب‌ها از بیرون وارد پیکره و

عمق تشکیلات نشوند.

نظرات بسته شده است.