حضرت آیت الله دژکام : جبهه نباید قالبی باشد که ما را محدود کند.

نماینده مقام معظم رهبری در استان فارس در دیدار شورای راهبردی جبهه فرهنگی اجتماعی انقلاب اسلامی  فارس بیان کرد : جبهه نباید قالبی باشد که ما را محدود کند.

نماینده مقام معظم رهبری در استان فارس در دیدار شورای راهبردی جبهه فرهنگی اجتماعی انقلاب اسلامی  فارس بیان کرد : ما باید به سازندگی و تربیت انسان برای تحول اجتماع معتقد باشیم.

به گزارش روابط عمومی نهاد نماینده ولی فقیه در فارس و امام جمعه شیراز، آیت الله دژکام با اعضای شورای راهبردی جبهه فرهنگی اجتماعی انقلاب اسلامی فارس دیدار و گفت و گو کرد.

لینک گزارش تصویری دیدار

 

دیدار مدیرعامل بنیاد خاتم الاوصیاء با حضرت آیت الله دژکام

متن بیانات آیت الله دژکام در این دیدار به شرح زیر می باشد :

 

بسم الله الرحمن الرحیم

از جناب آقای انجوی نژاد که الحمدالله محوریت را به صورت ثبوتی و نه اثباتی دارند و نه اینکه کسی عنوانی را به ایشان داده باشد بلکه این ویژگی ایشان است و اگر کسی در مقام ثبوت چیزی داشته باشد در مقام اثبات او بحثی وجود ندارد و بنده الحمدالله حسی که عزیزان در محافل مذهبی به حضور ایشان دارند را از مایه های اعتبار و اعتماد اجتماعی که به روحانیت هست می دانم و خدا توفیق دهد بیش از پیش در این جهت موفق باشد.

سایر دوستان هم هر کدام در مجموعه های مختلف استان تلاش می کنند و از همه تشکر می کنم.

بنده نکته ای را می خواهم عرض کنم که تحولات چه مثبت چه منفی اینگونه است که از یک نقطه علی الظاهر کوچک که خیلی هم به نظر نمی رسد مهم باشد شروع می شود و بعد در کوران حوادث تاریخی به جایی می رسد که جهت گیری حرکت عالم را عوض می کند. در انقلاب اسلامی ایران نیز این اتفاق افتاد یعنی در سال ۵۷ مردمی که به خیابان آمدیم فقط می دانستیم جهت گیری به سوی دین و خدا هست اما نمی دانستیم چه عظمتی به دنبال خواهد داشت و شاید هنوز همین امروز هم خیلی از ما نمی دانیم که دقیق چه مسئله ای است و اگر تصریح رهبر انقلاب در بیانیه گام دوم نبود که می خواهیم در گام دوم عالم را برای ظهور آماده کنیم باز هم در کار تردید می کردیم و انگار فقط کاری انجام داده ایم. ولی جبهه فرهنگی انقلاب نگاهی که دارد این است که تحول جهانی رخ خواهد داد و ما به دنبال آن هستیم.

اگر بنا هست تغییرات در سطح جهانی رخ دهد ما باید مبانی خود را که طبق آن انقلاب کرده ایم را مرتب مرور کنیم.

ببینید امروز در فارس تمام توقعات به بنده می شود یا در کشور به شخص رهبری بر می گردد یا عده ای عقیده دارند دولت را عوض کنیم کار انجام می شود اما باید توجه داشته باشیم که برخی از توقعاتی که در انقلاب اسلامی داریم به هیچ وجه به شکلی نیست که یک مسئول یا یک دولت آنها را به تنهایی انجام دهد.

یکی از بحث هایی که شهید مطهری شروع کرد و تا به امروز ادامه دارد این است که انقلاب ما یک انقلاب سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی است یعنی چهار وجهه مختلف برای انقلاب قائلیم.

در انقلاب فرهنگی حاکمیت هرچه میخواهد دستور دهد، ما بر روی مبانی فکری خود عقیده داریم اصالت فردی هستیم و کمونیست ها اصالت اجتماعی بودند و ما اصالت فردی هستیم یعنی تا فرد تغییر نکند جامعه تغییر نمی کند. باز هم موضوع را اشتباه میگیریم و میگوییم وقتی طرف مسئول شد نوع نگاهش عوش شد و چنان اشتباهی کرد اما این جوهر خودش را نشان میدهد و آزمون الهی در این عالم برای همین شکل گرفته است

ما باید تفکر خودمان بر مبنای اصالت فرد را مبنای انقلاب قرار دهیم.

وقتی اصالت فردی را در نظر می گیریم به جمع هم توجه داریم ولی جمع ماهیت جدا از فرد ندارد و بحث ما این است.

دوستان خیال می کنند ساختار را عوض کنیم جامعه عوض می شود خیر اینگونه نیست برای اینکه ساختار اصالت ندارد و ساختار یک فرمی است که ما ایجاد کردیم و آنچه اصالت دارد فرد است و این مبنایی است که آیت الله مصباح بر سر آن صحبت دارد و حرف امام و رهبری نیز همین است. مبنا واحد است ولی ما بسیاری اوقات تاثیر این مبنا را در حرکت فرهنگی خود نادیده می گیریم.

کار بزرگ است و یک نفر نمی تواند و اینکه میگوییم نگاهمان به جامعه باشد و دیگران را دخیل در کار کنیم از یک مبنای فلسفی عمیقی نشات میگیرد و فقط شعار نیست.

ما باید به سازندگی و تربیت انسان برای تحول اجتماع معتقد باشیم.مبنای فکری و فلسفی ما این است نه اینکه فقط نظریه سیاسی ما باشد.

جبهه نباید قالبی باشد که ما را محدود کند و ما هر کسی را که اهل چنین تفکری است و عقیده و باورش با ما یکی است جزء خودمان میدانیم.درست مثل بسیجی که رهبری فرمود همه شما بسیجی هستید.اصل قضیه مربوط به همه است.این تصور اگر برای همه ما به عنوان یک باور بیرون بیاید جبهه شکل می گیرد چون بنده با همه سیاه نمایی هایی که می شود به واسطه ارتباطاتی که با اقشار مختلف دارم دل همه مردم با این قضیه است ولی ما با رفتار خود و گارد بسته ای که داریم مردم را از خود می رانیم.مردم عقیده دارند و پای کار هستند.

ما باید این نگاه را بیشتر جا بیاندازیم و در عرصه فرهنگی گرچه نمی گوییم دولت نقشی ندارد ولی به صورت مسلم میدان در اختیار تشکلات مردمی است. دولت باید همراه باشد و به نوعی به حرکت قدرت می دهد و اگر نباشد خود دولت است که ضرر می کند و دولت به این سادگی نمی تواند مسائل فرهنگی را تغییر دهد.

شاید قوی ترین برنامه ریزی های تغییر فرهنگی را در زمان شاه داشتیم. آنها برنامه ریزی کردند تا تغییر کنیم و در پایان دوره طولانی از تلاش آنها مردم خدا و پیامبر را انتخاب کردند و این را کسی باور نمی کرد. قدرت عقیده و ایمان خود را نشان داد که فطرت مردم با آن هماهنگ است. اگر چنین چیزی واقعیت دارد روی این اساس باید مسائل فرهنگی را پیگیری کنیم.

یک خواهشی هم از دوستان داریم که امروز برش استانی نقشه مهندسی فرهنگی و به تعبیری باغبانی فرهنگ را برای استان فارس می خواهد کار شود را بخوانید و دیدگاه خود را بیان کنید.

آقایان از شورای عالی انقلاب فرهنگی جلسه ای گرفتند و مدیران اجرایی می خواستند ۱ هفته ای نقشه را طرح کنند اما به نظر بنده نقشه مهندسی اگر می خواهد وجود داشته باشد باید نگاه فعالان فرهنگی با هم یکی شود.

اینکه آقای عبودتیان فرمودند در سطح ملی شاهد آن هستیم یعنی ما در نقاطی اشتراک دیدگاه را اضافه می کنیم و کارهای نظیر یکدیگر را تکرار می کنیم ولو اینکه هیچ فرد یا ارگانی برای ما بخشنامه نکرده باشد اما شبکه ای عمل می کنیم.

اگر چنین چیزی می خواهد باشد ابتدا باید به توافق برسیم. ما نظرخواهی را از دوستان شروع کرده ایم و بنا را گذاشته ایم بر اینکه ولو یکسال زمان ببرد و طول بکشد عموم فعالان فرهنگی استان با متن آشنا شوند و دیدگاه خود را بیان کنند و به جمع بندی برسیم و به همه اعلام کنیم که عمده نگاه دوستان فعال فرهنگی دیده شده است و تعارف نکنیم چون تعارف چیزی را تغییر نمی دهد و واقع گرا باشیم و همان را در سطح شهرستانی، استانی و ملی توسعه دهیم و بگوییم همه یکجور قضیه را می فهمیم و این کار نیاز دارد که وقت صرف کنیم و حوصله داشته باشیم.

نکته ای را بعضا دوستان به بنده اصرار دارند که چرا اقدام نمی کنید؟ اقدام شروع شده است ولی کار بزرگ است. ما در یک زمان خاص و بازه زمانی باید توقع متناسب آن داشته باشیم و بیشتر از آن نمی شود. معجزه که نمی توانیم انجام دهیم.ما کار آخوندی می کنیم و معجزه متعلق به پیامبر است. ما کار عادی انسان های عادی را انجام می دهیم و باید برای تحولاتی که می خواهیم توقعاتمان را مقداری تعدیل کنیم.

این بد است که بگویند نمی توانند انجام دهند. داریم کار می کنیم ولی اینکه توقع می کنیم کاری که نیاز است ۲ نسل جلو رود تا به نتیجه برسد امروز به نتیجه برسانیم اشتباهی است که ما داریم و باید اصلاحش کنیم وگرنه ناامیدی در جامعه افزایش پیدا می کند.

تحول اجتماعی یک پروسه است و زمان بندی و هدف گذاری دارد و نمی شود چون آرمان ما است سریع به آن برسیم؛ آرمان داریم ولی رسیدن به آرمان زمان بر است. در قرآن این همه بر صبر تاکید شده است صبر انقلابی است یعنی ما در برهه زمانی که باید بایستیم تا به هدف برسیم ناامید نشویم و نگوییم نمی شود و بیخیال شویم. این نمی شود ها، بی صبری ها و ناامیدی به خاطر این است که تصور دقیق از کاری که می خواهیم انجام دهیم نداریم و کار بزرگ تر از آنی است که به نظر ما می رسد. کار فرهنگی با دستور درست نمی شود و کار فرهنگی با تحول رخ می دهد. این موارد به عنوان باورهای ما باید باشد.

البته به این معنا نیست که بیش از زمان خودش مجال دهیم.ما زمان بندی می خواهیم و بر اساس گفته های دانشمندان جامعه شناس تحولات اجتماعی دو نسل طول می کشد تا به نتیجه برسد.هر نسلی را ۳۰ سال فرض کنید ۶۰ سال باید کار کنید تا یک جامعه متحول شود.رهبری در بیانیه گام دوم فرمودند زمان جامعه پردازی است یعنی همگی کمک دهیم تا تحول اجتماعی انجام شود ولی بخواهیم فردا به نتیجه برسد نمی شود.

ازدواج نیز تا آدابش به جا آورده شود مدت زمانی می برد حالا نه تنها جامعه ایران بلکه مدعی تحول در جامعه بشری هستیم و جبهه مقاومت از شرق تا غرب دنیا مدعی هستیم و می خواهیم در مدت زمان کم تمامش کنیم و این کم صبری کار دست ما می دهد.توقع من از جبهه فرهنگی انقلاب این است که در این بحث فرآیند تحول اجتماعی زمان بر بودن قضیه را به جوانان القا کنید.عمده جوانانی که ناامید شدند از این قسمت لطمه خوردند وگرنه کار کم نشده است.

مجموعه نظام را بررسی کنید می بینید خیلی جلو رفته ایم و کجا بوده ایم و امروز کجا رسیده ایم ولی این ذهنیت ها را در قضیه کار فرهنگی انشاالله باید اصلاح شود و بتوانیم همگرایی و همراهی را افزایش دهیم.

نکته آخر را جهت یادآوری خدمت شما بزرگواران عرض میکنم؛ ببینید در تحولات اجتماعی جامعه شناسان بحثی دارند که تحول اجتماعی از یک قشر یا یک گروه شروع می شود و زمانی که شروع شد آن گروه دیگران را تغییر می دهند و نهایتا نوبت به تغییر خودشان می رسد یعنی با انقلاب که شروع می شود شما از نقطه ای که شروع می کنید در پایان شروع کنندگان انقلاب باید متناسب با تحول اجتماعی تغییر کنند.امروز به نظر بنده می رسد که انقلاب از حوزه شروع شده و حوزه باید خودش را با اقتضائات امروز انقلاب هماهنگ کند.

ما باید به جایی برسیم که حوزه بتواند پاسخگوی نیازهای امروز باشد.امروز گاهی اوقات ذهنیت ما این است که آن رفتارها و کارهای سنتی که در محیط حوزه داشتیم به اندازه توقعی که انقلاب دارد پاسخ نمی دهد و این تحول باید اینجا رخ دهد.

حوزه باید در عرصه عریضی از نظریه پردازی تا اقدامات میدانی در مسجد نیروهای خود را متناسب با خواسته های امروز

انقلاب اسلامی ارتقا دهد.این ادامه روحانیت سابق است اما ارتقا پیدا کرده به ساحتی که ان شاالله زمینه ساز ظهور می شود و به کمتر از آن نباید راضی شویم.

نظرات بسته شده است.