شاخص های سنجش کیفیت طرح های حوزه حجاب و عفاف

سرمقاله سایت جبهه یار به قلم دکتر محمد حسن استرحام

بسم الله الرحمن الرحیم

شاخص های سنجش کیفیت طرح های حوزه حجاب و عفاف

تمدن غرب و پیروان آنها با کشف حجاب و ترویج فرهنگ برهنگی نیازهای جنسی انسان را پست کرده و بسیاری از رازوارگی هایی که مایه حیات و دل خوشی و نشاط بشر بود را برملا ساختند.

 آنها ارزش های نادرست و فانی و مغلطه آمیز را با آگاهی کل جمعیت پیوند دادند و در این کار شیطانی حتی به کودکان هم رحم نکردند!

 نخبگان این تمدن از طریق تئوریزه کردن و ترویج مفهوم “صنعت سرگرمی” نظام ادراکی بشر را در چرخه های پوچ حبس کرده و آحاد بشر را از نشاط درونی تهی کردند.

زن و مرد را فقط ابزار سرگرمی هم معرفی کردند آن هم نه یک سرگرمی معمولی بلکه سرگرمی که در خدمت فربه شدن جیب سرمایه‌داران باشد نه چیز دیگر!

 از بین بردن قداست پرده هایی که بین زن و مرد است بدین معنی است که همه جهان و موجودات آن دیگر خاص و حفاظت شده نیستند و دیگر چیزی برای کشف و رازگشایی وجود ندارد که منبع الهام ، استعاره ، هنر و جوهره تجربه زندگانی باشد!

این تمدن آلوده با همدستی رسانه ها دائم به تفکر عمومی انسانها تزریق کرد که زنان فقط منابعی برای مصرف هستند که باید جنون وار تا ته مصرف شان کرد و غم نوشیدن هر جرعه از این شراب کثیف و آلوده را با جرعه ای دیگر پنهان کرد و برای دوام ساقی مدام باید جیب او را پر کرد !

آنها با این خیانت تعامل فعال و عاقلانه بشر با جهان پیرامونی خودش را از بین بردند و کاری کردند که مفاهیم متعالی و عظیمی مانند عشق، لذت، آزادی و نشاط به سخیف ترین موضوعات تنزل پیدا کنند

نیاکان ما چه آنهایی که با دین ارتباط داشتند و چه آنهایی که با مفاهیم ماورایی غریبه بودند ، در حوزه پوشش و حفظ حریم های بین زن و مرد دقیقا میدانستند چه می کنند. آنها  جهانی غنی تر و  نمادین را با همه وجود حفظ کردند در حالی که همزمان آسایش خود و فرزندان خود و آیندگان را در دراز مدت بیمه می‌کردند.

آنها میدانستند که کل جنگل را میتوان سوزاند و تکه تکه کرد و به فروش گذاشت ولی هرگز چنین کاری نکردند چرا که راز حیات را فهمیده بودند، راز نشاط انسانی را کشف کرده بودند، راز دوام و آرامش نسل های آینده بشر را فهم کرده بودند.

ولی تمدن غرب با پشت پازدن به این تجربه عظیم بشری کاری با اکوسیستم های فرهنگی مردم جهان کرد که ننگ و پیامدهای آن تا سالها گریبان بشر را خواهد گرفت…

از این مقدمه شکوه وار بگذریم باید برویم سراغ خودمان، بالاخره پایه و اساس چالش تمدنی در تمامی دورانها بسیار ساده است : برخاستن یا مردن!

و ما امروز انتخاب کرده ایم که دست بر زانوان خودمان بگذاریم و با همه رنج و تعب ها به پاخیزیم به سمت تمدن نوین اسلامی گام برداریم

به نظر میرسد در حوزه طرح های حجاب و عفاف نیاز است نگاهی موشکافانه به تجربیات 40 ساله نظام بیندازیم و نقاط قوت آن را اخذ کرده و کاستی ها را بزدائیم برای اینکار به شاخصهایی احتیاج داریم که بتوان طرح ها و برنامه ها را با آن سنجید شاخصهایی که برآمده از تجربیات میدانی ،انسان شناسی و جامعه شناسی باشد تا بتوان اثرسنجی برنامه ها را با آنها سنجید

به همین منظور شاخصه های زیر برای سنجش کیفیت و اثرگذاری برنامه های پیشنهادی در حوزه حجاب و عفاف تدوین شده است .امید است دستندرکاران این حوزه با به کار بستن آنها گامی متقن تر در این حوزه بردارند و میزان آزمایش و خطاهای طرح های مختلف را کاهش دهند:
  • آیا طرح احساسات مخاطب را تحریک میکند ؟

بی شک همه میدانیم که راه دسترسی به عقل انسانها ، قلب آنهاست و قلب تحریک نمیشود جر از طریق احساس . از آنجا که بد حجابی در جامعه ما عموما پایه احساسی دارد لذا مقابله با آن هم ،از طریق تحریک احساسات باید صورت پذیرد و سپس میبایست به منابع عقلی مخاطب رجوع کرد

  • ارتباطات انسانی و چهره به چهره در طرح مد نظر قرار گرفته است؟

بر اساس تجربیات میدانی بزرگترین عامل تغییر و تاثیر در انسانها ارتباطات چهره به چهره است لذا طرح هایی که این شاخصه را در خود نداشته باشند مردود هستند مانند نمایشگاههایی که بدون راوی در محل رفت و آمد مردم نصب میشود و کمترین اعتنا و تاثیر را دارند .

نظام سود و زیان ذهن مخاطب را تحت تاثیر قرار میدهد؟

در سیستم ذهنی انسان ها به صورت غریزی ، نظام سود و زیان مستقر است .به این معنی که ذهن ما برای مبادرت به انجام عملی به صورت خودکار و ناخودآگاه میزان سود و زیان نتیجه ی آن کار را می سنجد و در صورتی که تشخیص دهد سود آن بر زیان غلبه دارد به آن کار دست خواهد زد و بالعکس تمام کارهایی که ما آنها را انجام نمی دهیم نتیجه غلبه زیان بر سود ، در ذهن ماست.

یکی از شگردهایی که شیطان برای فریب و اغوا به کار می‌برد مختل کردن نظام سود و زیان ذهن انسانهاست

با این اختلال ، ذهن ما تصمیم گیری های نابجایی انجام خواهد داد که در نهایت به نفع ما نخواهد بود و عقوبت هایی بر آن مترتب خواهد شد .

در حوزه حجاب به نظر می رسد شیطان و عوامل انسانی و رسانه ای او بر روی مختل کردن این نظام ذهنی ،در جامعه ما ،سرمایه گذاری کرده اند

به عبارتی نظام سود و زیان ذهنی بانوان جامعه را، با طرح شبهه های رسمی و غیررسمی مختل کرده و آن‌ها را وادار می‌کنند که از ناهنجاری‌ها و کج روی ها تبعیت کنند و با چنین کاری؛ بین خواسته ها ، نیازها و آرمان‌های اجتماعی بانوان ، با سیستم حاکم موجود تعارض ایجاد می‌کنند.

نظام عرضه و تقاضای اجتماعی را تغییر میدهد ؟

فرهنگ سرمایه داری لیبرال زنان را نماد “عرضه” و مردان را نماد “تقاضا” معرفی میکند و نظام عرضه و تقاضا را در اجتماع برای کسب سود از غرایز انسانها بنیان مینهد.در این نظام هر چه تقاضا بالاتر رود عرضه به همان نسبت رشد میکند و همچنین هرچه عرضه ارتقا یابد تقاضا زیادتر میشود . اساس شیوع فرهنگ برهنگی از همین موضوع رقم میخورد .

حال که این فرهنگ منحط در جامعه مانیز رسوخ کرده مطلوبست که متولیان امر حجاب و عفاف فقط بر روی قشر عرضه کننده تمرکز نکنند بلکه با طرح های فرهنگی تقاضا را کاهش داده و با اینکار باعث شوند خود بخود عرضه تنزل پیدا کند

آیا قدرت فراگیری و جریانسازی دارد؟

شاخصه های جریانسازی در هر طرحی یکی از مبانی اساسی  آن طرح محسوب میشود و بدون آن برنامه ها ابتر و کم تاثیر است برای جریانسازی باید گامهای آن تدوین شود و یک به یک اجرا شود

آیا استمرار پذیر است؟

بهترین طرح ها در صورت مقطعی بودن میرا و بی ارزشند و کوچکترین طرح ها با استمرار به بلوغ میرسند و اثرگذاری عمیق پیدا میکنند لذا اگر برنامه ای بدون استمرار و فقط در هفته حجاب و عفاف قرار است  اجرا شده و بعد از آن فراموش شود همان بهتر که اجرا نشود!

آیا گروه های مردمی در اجرای آن دخیل هستند؟

متاسفانه در جامعه ما باب شده است ارگانهای ستادی که وظیفه به حرکت در آوردن و پشتیبانی نهادهای مردمی را به عهده دارند به جای اینکه سختی و چالشهای کار با مجموعه های مردمی را به جان بخرند(یعنی همان وظیفه ای که برای آن حقوق میگیرند) خودشان سراغ کارهای صفی و میدانی میروند و با اجرای طرح های به ظاهر زیبا ولی بدون روح، و بدون دخالت گروه های مردمی  خدشه ای جبران ناپذیر بر پیکره فرهنگ میزنند !

 آیا مخاطب طرح مشخص و خصوصیات روحی و روانی آن احصا شده است؟

یکی از معضلات طرح های فرهنگی این است که عموما مجریان آن سر بی صاحب را میتراشند یعنی اصلا نمیدانند مخاطب طرحشان کیست و چه خصوصیاتی دارد به همین علت اثرسنجی در این طرح ها بی معنی است چرا که بعد از پایان طرح معلوم نیست که باید پیامدهای طرح را بر روی چه قشری سنجید لذا مطلوبست در هر طرحی دقیقا مشخص شود مخاطب کیست و شاخصه های مخاطب مد نظر چیست(مثلا مخاطب زنان خانه دار یا دختران نوجوان یا بانوان کارمند یا قشرخاکستری خیابانها یا …)

آیا تولید محتوا در طرح وجود دارد ؟

توجه به این موضوع که، “۹۰درصد از خوراک سازی جبهه دشمن در موضوع حجاب و عفاف برای چشمهاست و ۹۰درصد از خوراک سازی جبهه حق برای گوشها” ، میتواند ما را از غفلت خارج کند و به ما بفهماند که نقطه ضعف ما ، دقیقا در کجاست.لذا باید با همه امکانات رسانه ای تلاش کرد که با تولید محتوای موثر جبهه های نبرد ما و دشمن، متناسب باشند.

 تجربه نگاری و ثبت رویدادها و پیامدها در طرح وجود دارد؟

یکی از نقاط ضعف کارهای فرهنگی علی الخصوص در حوزه حجاب و عفاف عدم ثبت تجربیات است و همین امر باعث شده هر گروهی که در این زمینه تمایل به کار داشته باشد مجبور شود که چرخ را از ابتدا اختراع کند! لذا با آزمایش و خطا ،کیفیت کارها را به شدت تنزل پیدا میکند و هیچگونه پیشرفتی در تداوم طرح ها مشاهده نمیشود.

پیوست رسانه ای برای طرح دیده شده است؟

اهمیت رسانه و ضریبی که به تاثیرگذاری بر افکار عمومی میدهد بر همگان واضح و مبرهن است ولی برای شفاف شدن موضوع مثالی عجیب را ارائه میکنم: بر اساس مستندات ثبت احوال یکی از اتفاقات عجیب و قابل تامل در اسامی پرطرفدار نوزادان دختر در سال 1399 قرار گرفتن نام رستا در میان سه اسم پرطرفدار خانواده هاست ! جالب است بدانید رستا نام بازیگر نقش اول سریال نمایش خانگی دل بوده و با وجود اینکه از نظر کارشناسان جزو سریالهای زرد مطرح میشود آنقدر بر فرهنگ ما تاثیر گذاشته است که نام رستا بعد از زهرا و فاطمه به سومین اسم نوزادان تبدیل شده است ! اینجاست که باید درک کنیم ما چقدر از ظرفیت عظیم رسانه و تاثیر آن غافلیم.

آیا احترام به هویت انسانی مخاطب طرح به دقت و وسواس مد نظر قرار گرفته است ؟

قطعا خوانندگان این نوشتار مستند برنامه های “از لاک جیغ تا خدا ” را دیده اند. در یک تحلیل و جمع بندی ساده  از این مجموعه برنامه مستند ،میتوان نتیجه گرفت تقریبا تمامی کسانی که از قشر خاکستری تحت تاثیر قشر سفید قرار گرفته اند بخاطر احترامی بوده که قشر سفید برای هویت انسانی قشر خاکستری قائل شده اند و این احترام باعث شده است فطرت مخاطب به شدت تحت تاثیر قرار گرفته و زمینه برای اصلاح رفتار و افکار در آنها به وجود آید.

نظرات و مشارکت خبرگان در طرح دیده شده است یا خیر؟

بر اساس آمارها بیشترین فعالین فرهنگی تحصیلات خود را در حوزه مهندسی انجام داده اند به همین علت معمولا با علوم انسانی غریبه اند و این معضل باعث شده جامعه را به مثابه فورمولهای لایتغیر فیزیک و ریاضی ببینند و بدون در نظر گرفتن موضوعات و چالشهای انسان شناسانه و جامعه شناسانه طرح ها را تدوین کنند که همین امر علت شکست بسیاری از طرح هاست .

لذا دخالت کارشناسان روان شناسی و جامعه شناسی معتقد به چهارچوب های اسلامی در تدوین طرح ها یکی از موضوعاتی است که اگر به آن کم توجهی شود ضربات جبران ناپذیری را به جای خواهد گذاشت.

آیا اجرای طرح باعث ارتقا هویت ایرانی اسلامی در مخاطب خواهد شد ؟

بسیاری از معضلات فرهنگی در حوزه حجاب و عفاف به علت بی هویتی و یا اختلال در شناخت هویت به وجود می آید لذا تقویت هویت ایرانی اسلامی عموم جامعه و علی الخصوص بانوان جامعه باید در تمامی طرح ها دیده شود .

چگونگی اثر سنجی و ارزیابی در طرح مشخص شده است ؟

هر طرحی بعد از اجرا ، یک یا چند خروجی مشخص دارد و هزاران پیامد !!!

امروزه در دنیا تیم های متخصصی کنار مجریان طرح ها قرار میگیرند که هم خروجی ها را بسنجند و هم پیامدهای اجرای طرح ها را در افق های کوتاه مدت ، میان مدت و بلند مدت بررسی کنند. اما متاسفانه در بسیاری از طرح های حوزه حجاب و عفاف نه تنها پیامدها سنجیده نمیشوند بلکه خروجی های طرح ها نیز مورد ارزیابی قرار نمیگیرند و همین امر باعث میشود که طرح های کم اثر برای سالیان سال مدام تکرار شود بی آنکه کمترین تاثیری بر جامعه مخاطب داشته باشد.

این 15 شاخص معیار های مطلوبی برای سنجش کیفیت و اثربخشی طرح های حوزه حجاب و عفاف است امید است روزی برسد که بدون سنجش معیارها هیچ طرحی تدوین ، تصویب، تخصیص بودجه و اجرا نشود .

ارسال مقاله

شاخص های سنجش کیفیت طرح های حوزه حجاب و عفاف

نظرات بسته شده است.