محمد علی رامین : دنیای بعد از کرونا به دنیای پیش از آن، شباهت زیادی نخواهد داشت.

جلسه گفت و گوی مجازی مجمع بین الملل جبهه فرهنگی اجتماعی انقلاب اسلامی استان فارس

با موضوع:«کرونا و جهانی سازی»

با حضور:دکتر محمدعلی رامین

«دنیای بعد از کرونا با دنیای پیش از آن، شباهت زیادی نخواهد داشت»

«متهم اصلی تولید و تکثیر این ویروس، همان کسانی هستند که خود را «فرزندان خدا» و مابقی جامعه بشری را طفیلی خودشان می دانند»

«طبیعت نمی تواند علیه خودش اقدامی بکند. در این نظمی که خالق هستی ایجاد کرده، تناقض و تضادی وجود ندارد.

اگر ناگهان در طبیعت ویروسی نظم جهان  را بر هم می زند؛ حتما «عامل بیرونی» نقشی دارد. بیماری های فوق مدرنی مثل ایدز، سارس، ابولا، جنون گاوی، تب برفکی و تا کرونا، نشان می دهد  که عاملی بیرونی، طبیعت و محیط زیست آدمیان را آلوده و بیمار می سازد.

در تاریخ بشر از این اتفاقات همیشه رخ داده که آلودگی هایی دامن مناطقی را گرفته است.  در قرون وسطی بارها، مثلاً در قرن سیزدهم، طاعون سراسری در اروپا پیش آمد؛ و کلیسا براثر تحقیق و با تجربه موارد گذشته،  «یهودیان» را مقصر شمرد. و فقط در یک منطقه 12 هزار یهودی را سوزاندند.

 غربی ها، طی سه هزار سال گذشته، یهودیان را هم آلوده میدانستند و هم عامل آلودگی محیط زیست خود می شناختند.

این که الان مقصر کیست، هنوز نمی توان با قطعیت گفت؛ فعلا حرف و حدیث زیاد است. اما یک متهم اصلی با سابقه طولانی و مکرر خودش در انجام جنایت علیه بشریت، وجود دارد که یک قوم را فرزندان خدا و مابقی جامعه بشری را طفیلی آن قوم می داند؛ از نگاه دینی خودشان (تلمود و پروتکل های دانشوران صهیونی) باید بخش قابل توجهی از مردم جهان باید بمیرند و بقیه ذلیل و علیل و ناتوان شوند تا امکان سیطره کامل یهود بر سرنوشت جهانیان فراهم گردد و حاکمیت مطلق بر جهان را بدست آورند.

امروز حضور آنها محدود به یک جغرافیای خاص نیست، اما پایگاه های اصلی آن ها «اسرائیل و آمریکا و انگلیس» است که آزمایشگاه های وسیعی برای تولید جنگ افزارهای میکروبی و شیمیایی و اتمی تحت پوشش «کمپانی های چند ملیتی» در سراسر جهان دارند.

تولید و انتشار کرونا، بر اساس تئوری «نظم بی نظمی ها»  (Chaos-Theori)
حالتی است مثل تجربه آب ریختن در لانه مورچگان برای مشاهده چگونگی رفتار جمعی آنها.

بحثی در دهه شصت-هفتاد قرن بیستم میلادی پیش آمد که آیا کهکشان ها نظم دارند و یا بی نظم اند. اگر نظم دارند، نظم شان چگونه است و اگر بی نظم اند، چه قانونی بر بی نظمی آنها حاکم ست.

تقریباً از 50 سال پیش، این بحث وارد مقولات مردم شناسی و جامعه شناختی شد؛ در جامعه ای منسجم که نظمی تاریخی دارد، یک جنگ، توطئه یا هر فتنه دیگری را وارد می کنند تا نظمش بهم بریزد بعد ببینند در شرایط بی نظمی، چه رفتاری از قشرهای مختلف جامعه سر میزند و آیا جامعه، آن اقتدار و انسجام سابقش تکرار می شود یا خیر؛ از این بررسی، داده های مختلفی برای برنامه ریزی بعدی خودشان علیه آن جامعه به دست می آورند.

این احتمال وجود دارد که کرونا چنین آزمایشی برای شناسایی نقاط ضعف و قوت جوامع بشری باشد؛ و کسانی که خود را قوم برتر می پندارند و به دنبال حاکمیت مطلق بر جهان هستند، با ابزار گوناگون و قدرتمندی که در اختیار دارند از قبیل اقتصاد و رسانه‌ و سیاست و تسلیحات نظامی و سینمای هالیوود و بانک جهانی و صندوق بین المللی پول و سایر نهادهای بین‌المللی، بخواهند چنین بحرانی را بر مردم جهان  آزمایش کنند.

باید دانست که دولت آمریکا، یک دولت مستقل ملی نیست. لابی صهیونیست های دو درصدی، طراح پشت صحنه و تأثیرگذار اصلی اند.

کرونا چه بسا تغییرات و تحولاتی را ایجاد کند که مورد توقع پدید آوردندگانش نباشد. شاید سوال پیش بیاید که دولت آمریکا خودش امروز از مسئله کرونا متضرر است، اما باید بدانیم که دولت آمریکا، دولت مستقلی نیست. لابی صهیونیست ها در همه جای دنیا حضور دارند و در آمریکا حضورشان و تأثیرشان بسیار قوی و تعیین کننده است؛ اوباما و ترامپ و … خیلی از اطلاعات کلان آمریکا را ندارند و به نوعی عروسک خیمه شب بازی هستند.

نکته مهم دیگر این است که لابی چند صدنفره یا در طیف وسیع تر چند هزار نفری صهیونیستها، 14-15 میلیون یهودی جهان را برده خود کرده اند؛ یعنی همین هایی که خود را قوم برتر می دانند و دنبال حاکمیت مطلق بر جهان اند.

«ورشکستگی اقتصادی و از هم گسیختگی فرهنگی اجتماعی آمریکا»

از سال های پیش، برای اقتصاددانان، ورشکستگی اقتصادی آمریکا امری محرز بوده است.  در زمان رونالد ریگان، حدود چهل سال پیش، مشخص شد که پشتوانه دلار در دست دولت آمریکا و بانک مرکزی آن نیست؛ این دلار که امروز غالبا  با آن داد و ستد می کنند بدون پشتوانه طلاست.

و در عین حال، میزان دلار چاپ و تکثیر شده، از تمام کالاهای قابل معامله در جهان بیشتر است.

پس وقتی اقتصاد آمریکا متلاشی شده است، حالا باید اقتصاد جهان نیز با این «هیولای وحشتناک» کرونا زمین بخورد تا ورشکستگی اقتصادی آمریکا همراه بشود با اقتصاد زمین خورده جهانی. و این «نظریه» می تواند، برنامه ریزی دقیق و گسترده سرمایه سالاران صهیونی باشد.

اما آیا همه چیز با اراده برنامه ریزان آن پیش می رود؟ پاسخ بنده منفی است؛

این بیماری الان فراگیر شده و دامان اروپا و آمریکا را هم گرفته است؛ البته صاحبان رژیم آمریکا دغدغه ای ندارند که پنچاه و چند میلیون بی خانمان همگی بمیرند؛ هرچند دولت برای حفظ حیثیت خود کارهایی می کند. اما بهرحال مجموعا آسیب پذیر شده اند.

آن هایی که ادعای رهبری جهان را داشتند، در رهبری کشور خودشان درمانده اند. الان وضعیت بهداشتی و درمانی در آمریکا بسیار وحشتناک است؛ تمام نیروهای مسلح آمریکا آماده باش هستند و کنترل شهرهای بزرگ را در دست گرفته اند.

به یاد داشته باشیم که آمریکا که با سه مولفه رفاه و آزادی و امنیت به قدرت جهانی رسیده است؛ اما الان هم امنیت جان و سلامت شهروندان آمریکا به خطر افتاده است، هم اقتصاد آن به شدت ضربه خورده و خواهد خورد و هم امنیت اجتماعی آمریکا شدیدا آسیب دیده است،  به طوری که بزرگترین دغدغه نیروهای مسلح آمریکا این است که با کمبود مواد غذایی و قحطی، کشورشان دچار آشوب های اجتماعی شود و عملا  زندگی در جامعه آمریکا مختل شود. 300 میلیون آدم با حدود  500 میلیون اسلحه در دست با جامعه ای که هیچ نسبت تاریخی و فرهنگی و عقیدتی و قومیتی مشترک با هم ندارند، همه با هم غریبه اند و مهاجرند؛ این مهاجرینی که از 400-500 سال پیش به آمریکا مهاجرت کرده اند، هم آدم کش بودند هم مردم بومی را قتل عالم و غارت کردند؛ هنوز هم کسانی که به آمریکا مهاجرت می کنند، دنبال منافع شخصی خود هستند و انگیزه الهی و انسانی ندارند؛ این بافت شکننده جامعه آمریکاست.

«در بعد جهانی، رابطه آمریکا با اتحادیه اروپا و باقی دنیا و کشورهای مستعمره اش بشدت دگرگون می شود»

حالا اگر آمریکا به این مشکل کرونا مبتلا بشود که شده است، رابطه اش با دنیا و کشورهای مستعمره خودش متزلزل میشود. آمریکا نمی تواند سلطه خودش را بر روی کشورهای مستعمره اش مثل عربستان و امارات و بحرین و … و کشورهای تابع ش مثل ژاپن و آلمان و ایتالیا… در این شرایط ادامه دهد. به نظر می رسد با این اوضاع، کشورهای جهان، دیگر آمریکا را به عنوان تکیه گاه نخواهند پذیرفت.

اتحادیه اروپا خودش را از زیر سلطه آمریکا بیرون می آورد و این احتمال وجود دارد که کشورهای اروپایی به سمت استقلال پیشین خود بروند و اتحادیه اروپا نیز دگرگون یا متلاش بشود.

وقتی دولتهای اتحادیه اروپا می بینند، کشور دیگری به کمک شان نمی آیند، مثلا آلمانی ها به کمک ایتالیایی ها؛ یا فرانسوی ها به کمک انگلیسی ها نمی روند و می بینند که  فقط هر کشوری به فکر منافع خودش است، زمینه برای استقلال کشورهای اتحادیه اروپا فراهم می شود و این اتحادیه شدیدا متزلزل می شود.

«تغییر نگاه جهانیان نسبت به حکومت های ملی و حاکمیت بر جهان»

در بعد سیاسی  به نظر می رسد، نوع نگاه جهانیان به حکومت و حاکمیت تغییر خواهد کرد. مردم عملکرد رهبرانشان را می بینند و مقایسه می کنند.

وقتی در جهان سکولار در طی حداقل 250 سال گذشته که سکولاریسم حاکم است و ارزش های الهی از حاکمیت ها جدا شده و رهبران این حاکمیت ها هیچ ارزشی برای نقش دین و معنویت و خدای عالم به عنوان مبدأ، در عرصه سیاست قائل نباشند، باعث می شود مردم جهان نسبت به رهبرانشان و نوع حاکمیت شان دچار تردید شدید بشوند.

در سبک زندگی غربی سال هاست که رسانه ها، مردم را با فیلم و ورزش و نمایش و تنوعات و … سرگرم می کنند تا با خدا رابطه نداشته باشند؛ انسانی که خلیفه خدا روی زمین است را جایگزین خود خدا بکرده اند؛

لیکن بعد از 250 سال حاکمیت سکولاریسم و حدود 400 سال تبلیغات خداگریزی عصر روشنگری، اما امروز می بینیم که بشر با سرعت برق از آن بی دینی عبور کرده و به معنویت روی آورده است.

«بازگشت همگانی به سوی خدا»

در غرب سکولار عموم جوامع به خدا روی آورده ند؛ قاری قرآن برای دونالد ترامپ نژادپرست، قرآن می خواند؛ رهبر چین به مسجد مسلمانان می رود؛ در اسپانیا دوباره صدای اذان از مناره ها پخش میشود؛ سران سیاسی جهان به مسلمانان متوسل میشوند که برایشان دعا کنند …

الان مشاهده می کنیم که پیش بینی های امام خامنه‌ای دارد محقق میشود.

ما مسلمانان، خودمان از این استقبال جهانیان به اسلام غافلگیر شدیم و برنامه و طرحی برای مدیریت شرایط و هدایت جامعه جهانی نداریم. و البته باید مراقب بود، اگر در خطرات این فضا دقت نکنیم و کاری انجام ندهیم، باز همان شیاطین، ابتکار عمل را دست خواهند گرفت و ذهن ها و قلب ها را به سمت عرفان های کاذب و غیرتوحیدی سوق می دهند و «انرژی کیهانی» و «شعور هستی» را جایگزین خالق خلقت می کنند.

آن گروهی که دنبال تسلط بر جهان هستند, در این سال ها هر جنایتی که توانستند علیه مسلمانان انجام داده اند؛ از ایجاد القاعده و طالبان تا داعش و النصره، از این طرف کشتار در میانمار و کشمیر و نیجیریه، تخریب سرزمین های سوریه و عراق و اسارتگاهی مثل بحرین، کشتار وحشتناک ملت یمن و … حالا یک ویروس ناچیز، می تواند عالم را چنین تغییر دهد و به نفع ملت های مظلوم مسلمان تمام شود.

«کرونا، انسان را وارد فاز جدیدی کرده است»

این ویروس همه چیز، از نظم حیات فردی و اجتماعی گرفته تا کارکرد علوم و فنون  را مختل کرده است؛ انگار آدمیان از یک خواب چند صدساله بیدار شده اند و انسان وارد فاز جدیدی شده است؛ دنیای بعد از کرونا با دنیای پیش از آن، شباهت زیادی نخواهد داشت.

مردم در اروپا و آمریکا برای غارت فروشگاه ها از ترس قحطی همدیگر را تهدید می کنند؛ شما این را مقایسه کنید با ملت ایران؛ عجیب است. مردم ما بعد از چهل سال تحریم و جنگ، چقدر آرام هستند؛ علی رغم همه هجمه های روانی رسانه های آن قوم شرور، ولی باز جامعه ما منسجم و صبور مانده است.

الان می فهمیم وقتی امام خامنه ای روی نقاط قوت فرهنگی و اجتماعی و عقیدتی و معنوی ملت ایران تکیه می کنند، یعنی چه. از دانشگاهیان تا حوزویان، پزشکان تا بسیجیان ملت ایران، این چنین فداکاری می کنند.

از طرفی دوباره نهاد خانواده در جهان بازسازی شده است؛ مردم به خانواده های خود پناه آورده اند. بعضی از علوم و فنون تغییر ماهوی خواهند کرد. زمینه جهش علمی برای بشریت فراهم شده است. از طرفی برخی علوم که دچار غرور و تکبر شده بودند، می فهمند که ناتوانند. مثلا طب کلاسیک می تواند با طب سنتی هم افزایی کند و باهم به یاری مردم بشتابند.

«جهانی شدن جوامع بشری، با نگرشی نوین»

امروز جامعه بشری، تحت تاثیر همین بیماری، نگاهش جهانی شده است و این جهانی شدن نوینی را پدید می آورد؛ این جهانی شدن با آن جهانی سازی که جریان استکبار و آمریکا به دنبالش بود، بسیار متفاوت است.

آمریکایی ها می خواستند جهان را حول محور و با اراده خود بسازند. بازی جهانی سازی آن ها شکست خورده و به زباله دان تاریخ پیوسته است.

ملل جهان از طرفی می فهمند که اتکا به دولت ها و حاکمان سکولارشان هیچ کمکی به آن ها نمی کند و باید روی پای خود باستند؛  و از طرفی نگاهشان از ملیت گرایی و ناسیونالیسم، به سمت همبستگی جهانی تغییر می کند؛ همان نگاهی که در اندیشه توحیدی اسلام است؛  اسلام دین جهانیان و پیامبرش، پیامبر رحمت برای جهانیان است.

«نظم نوینی مبتنی بر حیات طیبه انسان الهی»

نظم نوینی مبتنی بر انسان الهی و خداجو، انسان متعهد، رسالت مدار و مسئولیت پذیر در حال شکل گیری است.

 این خداگرایی باعث جهش تاریخی انسان بعد از کرونا خواهد شد و  جامعه انسانی، جامعه توحیدی و عدالت خواه و شکر گزار نعمت ها خواهد بود و به دنبال منجی خواهش گشت و مقدمات ظهور پدید خواهد آمد ان شاءالله.

(دهم فروردین 1399)

نظرات بسته شده است.