تشکیلات چیست ؟؟
تشکیلات در لغت به معنای سازمان، ادارات و موسسات می باشد
تشکیلات در اصطلاح به عنوان سازمان یافته و هماهنگ کار کردن و به اشتباه گاهی از آن به عنوان هیئتی کار کردن یاد می شود
تعریف : تشکیلات مجموعه ای مستقل است که یک ماموریت خاص دارد و میتواند با نیت های انتفاعی و غیر انتفاعی تأسیس شده باشد.
ویژگی ها :
1- یک پدیده ی انسانی است .
2-مجموعه ای از انسان هاست .
3-مجموعه ای از انسان های هم اندیشه است .
4-مجموعه ای از انسان های هم هدف که نقش های مکملی برای خود می سازند.
5- مجموعه ای از انسان ها که برای رسیدن به هدف استراتژی دارند.
اصل تشکیلات سخت افزار آن نیست بلکه فلسفه وجودی تشکیلات را نرم افزار آن تشکیل می دهد. تشکیلات یعنی محل انسان سازی و کادر سازی. شهید مظلوم بهشتی می گوید: کار در تشکیلات باید آهنگ عبادت داشته باشد.
با نگاه به نقش پذیری افراد در تشکیلات، اعضا باید در لایه های مختلفی فراخور شخصیت آنها قرار گیرند و با هر عضو متناسب با لایه ی تشکیلاتی اش برخورد شود و نظام ارتقا در تشکیلات نیز باید بر اساس همین لایه ها باشد.(همیشه کسی که بیشتر کار می کند و مسئول پرورش نسل بعدی می شود و مدیریت نسل بعد بر عهده وی خواهد بود. نه کسی که از روز اول خود را مدیر نشان می دهد)
چنانچه بخواهیم رفتارهای بین اعضای تشکیلاتی نهادینه شود باید:
· اعضای تشکیلات خیرخواه همدیگر باشند و توقعات را از همدیگر کم کنند.
· در تشکیلات باید ظرافت برخورد را رعایت کرد، یعنی اینکه با چه کسی، چگونه برخورد کنیم.
· معاونت دادن اعضا در کارهای همدیگر
· روحیه توصیه بایستی در بین اعضا وجود داشته باشد و اعضا همدیگر را به حسنات توصیه کنند و اعضا از کنار مشکلات همدیگر نباید به آسانی عبور کنند.
· بذل و بخشش باید درتشکیلات نهادینه شود و افراد نسبت به یکدیگر روحیه ایثا و فداکاری داشته باشند.
عناصر تشکیلات:
اینکه کار تشکیلاتی دو بازوی مهم دارد یکی انسان و دیگری برنامه، اعتقادی بود که شهید بهشتی به کار تشکیلاتی داشت. امروز در نظام تشکیلاتی انقلابی ما برای دو عنصر انسان و برنامه از روش تشکیلاتی دکتر بهشتی بهره می بریم که بسیار کارگشا است.
اهداف تشکیلاتی :
هر تشکیلات برای رسیدن به اهداف خود، به دو عنصر انسان و برنامه نیاز دارد. تشکیلاتی که علاوه بر اهداف برون سازمانی، دارای اهداف درونی بوده و قصد تربیت اعضای خود را دارد یا اصالتاً برای تأمین نیروی انسانی همطراز در نظام، تأسیس شده است تشکیلات فرهنگی می خوانیم. در خصوص عنصر انسان؛ شناسایی، جذب، تثبیت، دفع، سازماندهی و به کارگیری و رشد انسان مد نظر قرار می گیرد و در خصوص عنصر برنامه، هدفگذاری، برنامه ریزی، اجرا، ارزیابی، اصلاح برنامه مد نظر کار تشکیلاتی است.
عناوین فوق دارای تداخل و ذومراتبی نیز هستند. مثلاً گاهی به کارگیری یک نیرو در راستای یک هدف بیرونی، خود موجب رشد درونی نیروست. یا گاهی نیروی درون تشکیلات برای ارتقای خود مجدداً مورد شناسایی های جدیدی قرار می گیرد که با شناسایی او در بدو ورود متفاوت است. در برنامه ریزی و اجرای آن هم، گاه نفس برنامه ریزی موجب رشد نیروهاست و از این جهت خود برنامه ریزی امری اجرایی و هدفمند و محتاج برنامه خواهد بود.
از آن جا که بحث این نگاشته تشکیلات فرهنگی (تشکیلاتی که نیرویش مخاطبش نیز هست) است نه تشکیلات صرفاً برونگرا، باید دو مبحث اساسی برنامه ریزی فرهنگی و رشد نیرو را در کنار هم و در اولویت نسبت به سایر نکات تشکیلاتی مطرح کرد.
حرف دل:
عرصه فرهنگ رنگ و بوی دنیایی ندارد. پس بر اساس هوا و هوس و اهداف مدیریتی خود، قرارگرفتن در مقام و جایگاه های اجتماعی وارد تشکل نشوید.
موضوع فعالیتهای تشکل خود را بر مبنای احساسات و جوّ موجود در جامعه انتخاب نکنید.
گاهی برخی به دلیل توانمندیهای زیاد و انرژی فراوان دوست دارند کاری کنند، اما این دوست داشتن با کار موثر انجام دادن و دل امام زمان (عج) را شاد کردن، تفاوت دارد.
برخی تشکلها انسان اتوکشیده تربیت میکنند.
شما به عنوان فعال فرهنگی تکلیفگرا باشید و به تکلیف خود عمل کنید.
رخی به بهانه جذب در ساختارها و سازمانهای مدیریتی- دولتی وارد دورههای آموزشی و فرهنگی میشوند. اگر زودتر از موعد مقرر شما را فعال و یا کارشناس فرهنگی بدانند به شما ظلم کردهاند. زیرا جلوی احساس نیاز و تشنگی شما را میگیرند.
فعال فرهنگیِ حقیقی آنقدر نقش پررنگی دارد که اگر از تشکل خود بیرون بیاید خسارت فراوان به تشکل وارد خواهد شد. زیرا در حقیقت :
فعال فرهنگی کسی است که در جامعه یا اثر دارد یا حرفی برای گفتن دارد.
برخی دلال فرهنگی هستند، نه فعال فرهنگی؛ نمیشود از فرهنگ پول در آورد. در سیرهی علوی در سیاست و اقتصاد و فرهنگ، اثری از تمایلات دنیوی دیده نمیشد.
گاهی نیروهای تشکلی شبکه نمیشوند و همدیگر را قبول ندارند. معمولاً حضور در کلاس و دورهای را مفید نمیدانند. نقد هم نمیکنند. گاهی خود را نیز قبول ندارند.
گاهی اگر کسی خودجوش اظهارنظر میکند، ممکن است بقیه به او برچسب بچسبانند و او را زیر سوال میبرند. ♦️پس هوای نفس خود را کنترل کنید و دید خود را توسعه دهید.
در کار فرهنگی احساسات فرد را به کار یا چیزی تحریک و تربیت نکنید. بدون آموزش، مهارت و حضور فرمانده، سرباز را وارد میدان جنگ نکنید. برای مثال مقام معظم رهبری بیشتر به افسران جنگ نرم احتیاج دارد.
اگر کسی را تحریک کنید که بدون تخصص و مهارت بجنگد، بعد از مدتی نه مسئول گروه و نه افراد تشکل، هیچکدام رشد نمیکنند.
بسیاری از تشکیلات «فردمحور» هستند.
در تشکیلات خود از افراد بت نسازید.
این عمل مغایر با شایستهسازی و زمینهسازی کادر زبدهی ایمانی است.
آدم تربیت کنید.
کاری کنید بقیهی افراد هم محور اساسی تشکیلات شما شوند.
چند نکته کلیدی برای فعالان فرهنگی
برای رهبری کار کنیم نه به جای رهبری.
در جریان کار فرهنگی قطبنما، جهتنما و دیدهبان نداریم. وضعیت فرهنگی شهر اصفهان را به درستی رصد کنیم.
شهید مهدوی همرزم شهید حکمت میگفت: «چهقدر سنگین است ماندن نه واماندن.»
به رشد نیروها کمک کنیم و به تنهایی کار نکنیم.
هویزه نمونه جنگیدن در راه خدا با دستهای خالی است.
ابراهیم مرتضی و همسر ایشان در لبنان 15 هزار حزبالله لبنان تربیت کردند. به این فکر کنیم تا به حال چند انسان را تربیت کردیم؟
از زبان شهید وحید رحیمی
دنبال تقوی باشید و عمرتان را در همین کلام تمام کنید
دعا برای دوستان اگر از ته قلب باشد بسیار، بسیار مؤثر است
سعی کنید همیشه با وضو باشید که وضو سبب نورانیت دل و صفای روح است
با مفاتیح دوست باشید که کلید زندان روح است. در حدیث آمده است که از مسلمانی به دور است، کسی که روزی کمتر از پنجاه آیه از قرآن کریم را تلاوت کند و صحیفه نور را به دیارفراموشی بسپارد. پس، صحیفه سجادیه و نهجالبلاغه را دست کم نگیرید
کمتر چیزی جای روزه مستحبی را در امر اطاعت و خودسازی و تقوی میگیرد
در هنگام قضاوت جز ائمه معصومین هیچکس را معیار حق نگیرید چه معصومین خود حقاند که «وَالحَقُّ مَعَکُم فیکُم وَ مِنکُم وَ اِلَیکُم وَاَنتُم اَهلُهُ وَ مَعدِنُهُ»« جامعه کبیر»
حتیالامکان آزاد از وابستگیهای سیاسی باشید و البته در اوج اطلاعات کامل وحتیالامکان با زهد زندگی کنید و ساده باشید چه گاه یک عکس گرفتن ساده و یک تسبیح فریبنده، تعلق میسازد و آزادی از غیر میکند و در رابطه با این زهد سعی کنید عزت نفس داشته باشید و بخاطر چیزهای کوچک خود را نفروشید.
اعتماد کامل به همه کس در جایی که کار میکنید نکنید که انسان جایزالخطاست
برای انقلاب بسوزید اما در فعالیت حل نشوید که درونتان فراموشتان شود و هرگاه خواست چنین شود از خدا یاری طلبید و اگر در شدت افتادید کنار بکشید
اخلاص، محبوبهای بود که عمری بدنبالش بودم، بدانید بی اخلاص همه اعمالتان زیان و خسران است
یاد مرگ را تذکر دادم. عشق به مرگ و لقاء ا… را محرک همه حرکت های خود کنید تا به عالیترین مراحل کمال برسید.
از شوخی و خنده زیاد که متأسفانه بشدت رایج است، بپرهیزید و دروغ را چه شوخی و چه جدی حتی با نگاه عادی، ترک کنید و این موارد را مانند بردن نام خدا در آغاز هر کار و سرسفره به هم تذکر بدهید و یادآوری کنید
علیکم بالحب، بر شما باد دوست داشتن، دوستی با خدا و دوستداران خدا و اعمال مورد محبت خدا
اختلافات بین خود را حل کنید تا مبادا عقدههای بزرگ غیرقابل علاجی شوند
از تعریف کردن و ستایش یکدیگر مگر در مواقع خیلی لازم بپرهیزید و فراموش نکنیداین کلام مولا امیر المؤمنین را که «رُبَّ مَفتُونٍ بِحُسنِ القَولِ فیهِ» « نهج البلاغه صبحی الصالح ص ۵۵۶ و بحار الانوار جلد ۷۳ ص ۲۹۵ » چه بسا افرادی که بخاطر تعریفهای دیگران فریفته شدند و از راه منحرف شدند.
شنیدن پیامهای امام را از واجبات بدانید و لااقل در حد فیلمهای سینمایی به آن توجه کنید که امام محرک ما، زنجیر عشق و رشته ولایت ماست.
از قبول مسؤولیت مگر در مواردی که واقعا یا از عهده برنمیآیید و یا شیطان فریبتان میدهد نهراسید
تفکر، تفکر، تفکر را فراموش نکنید.
مبتکر باشید.
آیت الله انجوی نژاد
نظرات بسته شده است.