قصه این است: جنگ خیلی روشن و واضح جلوی رویمان است.

سرمقاله جبهه یار به قلم سید حامد ترابی پژوهشگر اندیشه سیاسی

این روزها اصلا نیاز نیست فلانی را بیاوریم برایمان بگوید بچه ها جنگی که بود و جنگی که هست. آقا سرباز ندارد. حتی شاید نیاز نباشد کتاب مبانی نظری غرب دست کسی داد و آزادی از نگاه آنها را نقد کرد. سیاست کاملا عریان است.

راحت صفحه ایسنتاگرام می بندند، شبکه ایرانی قطع می کنند، ترور می کنند، تحریم می کنند و همه اینها را هم اجتماعی می کنند تا فشار بیاورند.

یک جنگ تمام عیار اصلا دشمن اش ناپیدا نیست. کیست که نداند چه کسی حاج قاسم را ترور کرده؟ کیست که نداند press tv را چه کسی بسته؟ کیست که نداد که از انرژی هسته ای تا حجاب دختران در استادیوم را می خواهند با ابزار تحریم و فشار برای مذاکره برای رسیدن به خواست خودشان حل کنند و مذاکره را اجتماعی کنند؟

چه کسی است که نداند غیر قانونی و بدون تحریم پول باشگاهی چون پرسپولیس را بلوکه می کنند تا تحریم را اجتماعی کنند؟

و این مورد آخر کیمیا علیزاده، که در مسابقه انتخابی المپیک انتخاب نشده و جدول کل تکواندو در المپیک را تغییر دادند و علیزاده بدون انتخابی به المپیک رفت و یک نفر به جدول اضافه شد…

خلاصه جنگ واضح است. برخلاف جنگ در مناطق نظامی که انسجام می آورد، همبستگی می آورد این جنگ کاملا برعکس است هر تکه اش بخشی از اعتماد و انسجام را می برد..

تنها را غلبه در این جنگ اعتماد و امید واقعی است…

اعتماد و امیدی که از راه رفع تبعیض ایجاد می شود نه با هشتگ های قرارگاه های سایبری ….

از راه نقش دادن به مردم در سیاست و فرهنگ اقتصاد ایجاد می شود نه نگاه کمونیستی به مردم که آنها را دست و هورا زن خودش می خواهد…

از دل روایت اتفاقات و الگوهای واقعی امید بخش ایجاد می شود…

از دیدن واقعی مردم،اعتراضات و انتظارات اشان ایجاد می شود….

از دل رسانه ای عدالت محور و مردم محور ایجاد می شود…

از دل روایت اسلام ناب محمدی ایجاد می شود…

و خلاصه هرچه به ما هویت و اعتماد به نفس دهد… وطن، دین، انقلاب پیروزی ملی و دینی و…

داشته مادی و معنوی و هویتی

ارسال مقاله

سید حامد ترابی

نظرات بسته شده است.